در یادبود این هنرمند فقید عنوان شد خاطرات اهالی سینما از ناصر ملکمطیعی
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۰۲۴۶۵
به کزارش فارس، مراسم گرامیداشت زندهیاد ناصر ملک مطیعی به همت انجمن منتقدان سینمایی شب گذشته (سه شنبه ۱۲ تیرماه) با حضور برخی از هنرمندان و منتقدان در سالن سیف الله داد خانه سینما برگزار شد.
در ابتدای این مراسم کلیپی از فعالیت های مرحوم ناصر ملک مطیعی به نمایش در آمد.
سپس جواد طوسی رئیس انجمن منتقدان سینمای ایران گفت: این مجلس صمیمانه بهانه ای است برای گردهمایی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: برایم سوال است که چرا این فرصت در اختیار ناصر ملک مطیعی قرار نگرفت که بعد از انقلاب نیز خود را در فضای دیگری محک بزند. بیایید فضایی به وجود آوریم که این عزیزانی که هنوز هستند بتوانند با مخاطبانشان بی واسطه ارتباط برقرار کنم. در پایان صحبت هایم از جعفر گودرزی و کامران ملکی تشکر می کنم که مراسم بزرگداشت انجمن منتقدان از ناصر ملک مطیعی را فراهم آوردند.
فریدون جیرانی کارگردان سینمای ایران در این مراسم بیان کرد: اولین کسی که بعد از انقلاب با ناصر ملک مطیعی مصاحبه کرد من بودم و برای او داستان کوتاهی نوشتم.
وی در ادامه داستان کوتاهی درباره ناصر ملک مطیعی قرائت کرد.
چنگیز جلیلوند در این مراسم خاطر نشان کرد: حدود ۷۰ درصد از فیلمهای آقای ملک مطیعی در آن حضور داشتم به عنوان دوبله جای او صحبت کردم، تنها فیلم سینمایی قیصر بود که نشد که جای او صحبت کنم. به خانواده او و همه هنرمندان سینما تسلیت عرض می کنم.
وی بخشی از دیالوگ ناصر ملک مطیعی در فیلم «باباشمل» را قرائت کرد.
طهماسب صلح جو منتقد سینمای ایران گفت: شخص به من گفت که هر کسی یک روزی به دنیا می آید و یک روز از دنیا می رود. این جمله، جمله ساده است؛ اما بسیار فلسفی است. انسان ها بین آمدن تا رفتنشان چیزی را به جا می گذارد. ناصر ملک مطیعی برای هم سن و سالان من یک خاطره است. ناصر ملک مطیعی و هم نسلانشان رفتنی نیستند. این ها در خاطره ها می مانند. افرادی سعی کردن امثال او را از خاطر سینما ایران پاک کنند؛ اما این افراد به هیچ عنوان از خاطره ها پاک نمی شوند. مرگ نمی تواند این افراد را در خاطره ها پاک کند. مردم این عزیزان را دوست دارند، مردم با این افراد خاطر دارند. همیشه گفته ام که اگر هنرمندی مردم را دوست نداشته باشد، مردم هم او را دوست نخواهند داشت. رفتن اینگونه افراد برای ما سخت است چرا که ما از خاطراتمان دور می شویم.
بهمن مفید در این مراسم بیان کرد: آقایی کیمیایی به من لطف کرد و گذاشت در فیلم قیصر بازی کنم، همین امر باعث شد، من که بچه تئاتر بودم، زمینگیر سینمای ایران بشم. وقتی حسین شهاب فوت کرد، انگاره چیزی در من نابود شد و وقتی خبر فوت ناصر ملک مطیعی را به من دادند دیگر توانی برایم نماند. عشق مردم ایران باعث شد که ما به حیات خود ادامه بدهیم. شما نمی دانید من چقدر مردم را دوست دارم، ناصر ملک مطیعی بسیار بیشتر از من عاشق مردم ایران بود.
سیروس الوند کارگردان سینمای ایران گفت: وقتی بزرگی از دست می رود من اشعار مولانا در ذهنم مرور می شود. حالم بسیار بد است، چقدر حال مردم بد است، در هیچ طول و عرض جغرافیا شما چنین شرایط و جامعه بیماری را پیدا نمی کنید. ناصر ملک مطیعی انسان ادبی بود.
اسد الله یکتا بیان کرد: دلم برای همکارم تنگ شده، امیدوارم که یکبار دیگر بروم سر صحنه و فیلم بازی کنم. همیشه شاد و پیروز باشید.
محمد متوسلانی در این مراسم خاطر نشان کرد: تشکر می کنم از دوستانی که این مراسم را تهیه کردند. آرزو می کنم بعد از این چنین مراسم هایی در حیات هنرمندانمان گرفته شود. قضاوت درباره هنرمندان باید خالی از احساسات و اتفاقات اجتماعی باشد. اصولاً تاثیرگذاری کار یک هنرمند در طول سالها مشخص می شود. در طی این مدت که ناصر ملک مطیعی زنده بود برخی می گفتند صلاح نیست درباره او حرف بزنیم، چرا درباره او صحبت نکردید؟ آیا کسی که مسئولیت دارد برای این که سمت خود را حفظ کند باید دربرابر حقیقت سکوت کند؟ ناصر در تمام طول زندگی خود لطف مردم را دید و این برای یک هنرمند از همه چیز ارزشمندتر است. امیدوارم که وجدان ها کمی بیدار شود.
کامران قدکچیان نیز گفت: من به هیچ عنوان ناراحت نیستم، چون برای او آدم نه برای غم او. تا اکران فیلم ها زنده هستند، ناصر ملک مطیعی زنده است. مردم ما با سریال «سلطان صاحبقران» که ناصر ملک مطیعی در آن ایفای نقش کرد، امیرکبیر را شناختند.
امیر علی ملک مطیعی در این مراسم بیان کرد: نگاه همیشه با حسرت پدرم همواره جلوی چشم من می ماند. خیلی منتظر ماند برای یک زنگ، یک دعوت برای ایفای نقش در یک فیلم. این اواخر برای پوشیدن لباس مشکل داشت؛ اما وقتی می خواست بین مردم حضور پیدا کند از من زودتر آماده می شد. کاش هنرمندان بزرگ ما در زمان حیاتشان بزرگداشته شوند. خداروشکر در این پنج سال آخر کمی در محافل هنری حضور پیدا کرد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۰۲۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلمهای سینمایی) بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
او با بیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطرنشان کرد: یادم میآید من و زندهیاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
سکوت در فیلم موسیقی است
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
انتهای پیام